یکشنبه، ۱۵ بهمن ۱۳۸۵
توی این چند سال، بار اول است که ساده گذشتم از کنار این چند روز سیاه!....
زنجیری نزدم که بدرد بخورد.....نوحه ای نخواندم که بدرد بخورد....اشکی نریختم که بدرد بخورد!...... تقریبا حول و حوش ولاالضالین نشسته ام و خوب هم می دانم که اوضاع ، فول کشمیشی است!...وقتی حتی برایت مهم نباشد که (سبزه گیسو) هم گوزو از آب در می آید یا نه؟!! دیگر همان طرفای ولاالضالین است!.....و کور شوم اگر دروغ بگویم.............. 5comments
حوصله ات را ندارم...به همین سادگی!....دلخور نشو...دمغ نشو....حوصله هیچکس را ندارم.....به همین سادگی!
امان از آنگولا!...امان از رئیسِ مردم آنگولا!.......امان از مردمِ آنگولا!..... 0comments
|