khik  


 


 

 


 
  
باز هم مدتي است كه عاشقي ات به اوركت آمريكايي بدجور یقه جفت کرده و شاید بخاطر رفتن (او) باشد!...خدا شاهد است که نمی دانم!...این ندانستن هم این روزها بدجوری یقه جفت کرده، گل مولای من..دوخیکِ محبوبم!..اینکه نيستي و حرفايم كل اجمعهم مي ماسد و مي ماند توي اين سينه وامانده، چیزی نیست که عجیب باشد و ندانیش...تو همه چیز مرا خوب می دانی..حداقل بیشتر اش را می دانی.....

فرض کن آب سربالایی برود و (او) برگردد و بعدها و بعدها، پشتِ سرش را نگاه کند و من زنده باشم در حوزه دید (او)،.... اگر دیگر آشنایی ندهد چه؟!!....اگر آشنایی بدهد و نگاهش آشنا نباشد، چه؟!!....اگر...اگر..اگر! آنوقت من چه کنم، دوخیک؟! هاا؟!!

دوخیک ام! وقتی چیزی یا کسی برایت...اصلا نمی گویم (برای تو)، می گویم (برای من)، چرا که عاشقی ات من با همه دنیا توفیرِ تومن به تومن دارد.....آها، وقتی کسی یا چیزی برایم می شود (تنها چیز یا کس)، مثل همان (اورکتِ آمریکایی)، چه سخت می شود که برود و نباشد.......که نباشد و نتوانی پیدایش کنی!

اين روزها عاشقي ات به اوركت آمريكايي بدجور یقه جفت کرده....... اين روزها عاشقي ات به (او) بدجور یقه جفت کرده.......

   1comments



........................................................................................

 

 

November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 May 2007 June 2007 July 2007 September 2007 January 2008 February 2008 March 2008