|
تکرار...............
آخ كه مريم چقدر باصفاست . شيله پيله تو كارش نيست . زبونش با قلبش يكيه ... تا عاشقه ، عاشقه ! . منو همه جوره قبول داره !... معمولا به اسم صدام نميكنه بهم ميگه : چنگیزك !! . چقدر خاطرشو ميخوام خدا ميدونه . ميترا زبونش با قلبش يكي نيست ! تو نقش بازى كردن استاده . اما تا دلت بخوادكلاس داره ! . صداقتو ولش ، بچسب به كلاس !! .معمولا اینجوری صدام ميكنه .... بهم ميگه : عزیز من ! . چقدر قبولش دارم ، خدا ميدونه ! . (مريم ) نه دوچرخه سواري تو چيتگر حاليشه ، و نه شناي كرال و پروانه ! اما وآي .. وآي كه چقدر شعر بلده . گاهي با اون فال حافظ ميگيرم ..... : مريم ! يه شعر از خواجه بخون! : صوفي نهاد دام و سر حقه باز كرد .......... ..... و بعد نخودي مي خنده . منم پا به پاش مي خندم! ميترا همه فن حريفه !. از هر هنري يه چيزكي ميدونه . معني شعرايي رو كه مي خونه ، نه خودش ميدونه و نه من . اما وقتي برام شعر ميخونه ، سرم رو براش تكون ميدم و بهم لبخند ميزنيم . يعني كه چقدر قشنگه .... چقدر بامعنيه !!. گاهي هم چن كلمه به اسم شعر سرهم مي كنم و تحويلش مي دم خيلي خوشبحالش ميشه! هر وقت ميخوان دروغ بگن ، هر دوتاشون گريه ميكنن . مريم و ميترا رو ميگم ! . مريم اهل تظاهر نيست .، وقتي بغضش ميتركه ، صداي گريه اش رو ميشنوم . با قلبش گريه ميكنه ... خداوكيلي دوست ندارم هيچوقت گريه اش رو ببينم .... ميترا ، كلاس بالا گريه ميكنه ! . همه اش مواظبه كه ژستش بهم نريزه .... حتي فين كردنش تو دستمال كاغذي ، با فين كردن مريم توفير داره !! . ميترا با مغزش گريه ميكنه ! . خدا شاهده كه گريه اش ناراحتم ميكنه. 5comments
|